نوآوری در تعلیم و تربیت فقط متوجه بهروزرسانی ابزارها نیست. تخته الکترونیک، نیمکت هوشمند یا کامپیوتری کردن روندها تا زمانی که تغییر اساسی ایجاد نشه، راه به جایی نمیبره.
بارها و بارها دیدیم یا شنیدیم که هرکس راجعبه لزوم خلاقیت و تغییر در فرآیند تعلیم و تربیت رسمی کشور سخن به میانآورد با کوهی از موانع و بهانه مواجهه شد.
در این مقاله قصد داریم به ۵ مانع اساسی مسیر تحول آموزش و پرورش بپردازیم.
۱_ حجم زیاد مطالب کتاب
با وجود حافظه قوی در دوران نوجوانی میشود گفت حفظ کردن برای نوجوان کار راحتی است. اما این که نوجوان قرار است چه مطالبی را در ذهن خود و برای چه هدفی تلنبار کند مهم است.
مثلا اگر یک نوجوان آداب معاشرت و روابط اجتماعی را به درستی نداند برای او مشکلساز میشود، یا مبحث الوگاریتم در ریاضی؟! یا بهتر است یک نوجوان بتواند پیامهای رسانهای را به درستی درک کند یا به خوبی و در سریعترین حالت ممکن مشتق بگیرد؟!
حجم مطالب زیاد و غیرکاربردی یکی از موانع مهم در تحول، نوآوری و اعمال خلاقیت در تدریس است چرا که معلم موظف است طبق طرح درس مباحث را به طور کامل و صحیح تدریس کند و وقتی برای صحبت اضافه نمیماند.
۲_ محدود شدن بچهها به محیط مدرسه
هرچند دورهمیهای نوجوانی در مدرسه و شیطنتهای خاص این دوران لذتبخش است، اما برای آموزش و درک بهتر، خوب است نوجوانان به محیطهای مختلف بروند، چیزهای متفاوت را ببینند و لمس کنند؛ در این صورت آموزش با همه وجود آنها عجین خواهد شد و هرگز از ذهنشان نمیرود.
حساسیتهای آموزش و پرورش و گاهی والدین مانع برگزاری اردوهای مختلف با محوریت تجربه میشود.
۳_ عدم ارائه تجربه ملموس به بچهها
باید توجه داشته باشیم که هوشِ انتزاعی بچهها در دوران نوجوانی در حال رشد کردن است اما کامل نشده. چه بهتر که برای آموزش مطالب انتزاعی از مثالها و روشهای عینی کمک بگیریم تا مفهوم مباحث برای دانشآموزان به خوبی جا بیفتد. متاسفانه بعضی از معلمها به این مسئله توجهی ندارند و همچنان فرمول محور به کار خود ادامه میدهند. این مسئله نتیجهای جز بیعلاقگی بچه نسبت به درس ندارد.
۴_ وقت کم
علاوه بر حجم مطالب، وقت مختص هر درس بسیار کوتاه است. فهم و درک یک مسئله نیاز به زمان و وقت کافی دارد. نبود زمان کافی باعث شتابزدگی معلم در انتقال مفاهیم شده و در بسیاری از اوقات مفهوم درس مغفول میماند.
شرایط ایدهآل این است که در هر روز به هر درس به اندازه کافی زمان داده شود تا معلم بتواند با روشهای مختلف مفاهیم را طی زمان به دانشآموزانش انتقال دهد.
۵_ تربیت نکردن معلم نوآور
مدرسه خوب و معلم خوب فقط مختص به دانشآموزان نیست! برخی معلمان نیز خود به یک معلم و راهنمای خوب نیازمندند تا به آنها راه و رسم صحیح آموزش و تعلیم و تربیت را بیاموزد. گرچه برای این مسئله تدبیری با حداقل خطا صورت نگرفته اما ستاپ برای معلمها هم برنامه دارد! در ستاپ برای معلمها هم کلاس آموزشی برگزار میشود تا سطح مهارت آنها ارتقا یابد و نسل آینده را به خوبی تعلیم دهند.